امروزه دعا بهعنوان منبعی در رواندرمانگری مورد توجه خاصی قرار گرفته بهطوری که دعاها برای حفظ و تقویت ارتباط فرد با خداوند طراحی شدهاند.
یادداشت رسیده| نقش دعا در رواندرمانگری
26 فروردين 1402 ساعت 21:37
امروزه دعا بهعنوان منبعی در رواندرمانگری مورد توجه خاصی قرار گرفته بهطوری که دعاها برای حفظ و تقویت ارتباط فرد با خداوند طراحی شدهاند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فوری نکته کلیدی این است که دعا میتواند تسهیلکننده به باشی معنوی و همینطور به باشی روانشناختی مراجع در فرایند درمان باشد.
امروزه دعا بهعنوان منبعی در رواندرمانگری موردتوجه خاصی قرار گرفته بهطوری که دعاها برای حفظ و تقویت ارتباط فرد با خداوند طراحی شدهاند.
نکته کلیدی این است که دعا میتواند تسهیلکننده به باشی معنوی و همینطور به باشی روانشناختی مراجع در فرایند درمان باشد.
مراجعانی که با دعا احساس راحتی دارند از تشویقشدن به دعاکردن به معنادارترین شیوهای که برای آنان قابلتصور است، سود خواهند برد.
متخصصان بالینی باید توجه کنند که دعاها میتوانند اشکال بسیار متنوعی به خود بگیرند و به نوع و کیفیت خواص دعاهای مراجعان خود توجه کنند دعاهای خاص به شیوههایی متنوع با مراجعان مختلف سخن میگویند که این امر به مشکلات ویژه آنان بستگی دارد. متخصصان در تشخیص مناسبترین دعا برای رفع نیازهای آنها کمک کنند، گاهی مراجعانی از نوشتن دعا لذت میبرند؛ لذا بهتر است به نگارش دعاهایی ترغیب کرد که به عمیقترین نگرانیها و تمایلات آنها میپردازند بااینحال به مراجعانی که به نوشتن علاقه ندارند میتوان توصیه کرد از کتابهای خاص در زمینه دعا استفاده کنند.
آقای پارگامنت یک نمونه در مورد یکپارچهسازی دعا با رواندرمانگری در کتاب رواندرمانگری یکپارچه معنوی ذکر کردند: چند سال پیش با کریستینا کار میکردم یک زن کاتولیک ۶۰ساله که از بیماری دوقطبی رنج میبرد زمانی که او در بهترین وضعیت خود بود، در فعالیتهای کلیسا مشارکت فعال داشت و در کارش بهعنوان یک حسابدار موفق بود با وجود این، دورههای افسردگی وی با بیحالی، انزوای اجتماعی و بیعلاقگی به کار و کلیسا مشخص بود. من بعد از مشاهده چندین چرخه از خلق متغیر، متوجه شدم که در دورههای افسردگی، خاطره چندانی از منابعی که به او کمک کرده بودند در ذهنش وجود ندارد. به نظر میرسید که او مدام در حال تلاش بیهوده است. کریستینا را تشویق کردم تا کتابی از منابع در دسترس و کمککننده در تسریع روند بهبودی دورههای افسردگیاش گردآوری کند. دعا یک منبع مهم برای کریستینا بود. دو نوع دعا برای او اهمیت خاصی داشتند، دعاهایی که به او انرژی و تحرک میبخشیدند و دعاهایی که به حس انزوا و تنهایی او میپرداختند. کریستینا در کتاب دعایی که تهیه نموده بود نوعی ندای بیداری معنوی با خداوند بود که کریستینا آن را هر شب، پیش از خواب زمزمه میکرد: پروردگارا میخواهم نخستین کاری که صبح انجام میدهم، یک ملاقات پنجدقیقهای با تو باشد. فردا زمانی که زنگ ساعت به صدا در بیاید، من با تو قرار ملاقات دارم. سایر دعاها در پرداختن بهتنهایی او کمککننده بودند: پروردگار عزیزم، من تنها زندگی میکنم. اما اطمینان دارم نگاه تو، همچون نگاهی به یک کودک تنها، همواره بهسوی من است. پروردگار عزیزم، با من بمان باشد که من نیز در تو زنده باشم. آمین.
مشخص شد که دعاهای کریستینا در کوتاه ساختن دورههای افسردگیاش بسیار مفید بودند.
انسان در پستی و بلندیهای زندگی و حوادث روزگار و در برابر پیشامدهای سخت و ناگوار به مواردی میرسد که غیر از دعا هیچگونه تکیهگاهی برای خود نمییابد و فقط دعا میتواند ضعف و ناتوانی روحی او را جبران کند.
در دعای «ابی حمزه» است که: «اَلْحَمْدُ للهِ الَّذِی اَدعُوهُ فَیُجِیبُنِی وَاِن کُنتُ بَطِیئاً حِینَ یَدعُونِی؛ حمد برایخدایی است که او را میخوانم؛ پس مرا جواب میدهد، هر چند من در جواب او ـ وقتی مرا بخواند ـ کُند هستم.»
و در فرازهای دیگری از این دعای زیبا میخوانیم: «اَلْحَمدُللهِ الَّذِی اُنادِیهِ کُلَّما شِئتُ لِحاجَتِی وَاَخلُو بِه حَیثُ شِئتُ لِسِرِّی بِغَیرِ شَفِیع فَیَقضِی لِی حاجَتی؛ سپاس خدای را که هر زمان بخواهم برای نیازم او را ندا میکنم و برای راز گفتن با او خلوت مینمایم؛ بدون این که شفیعی داشته باشم، پس حاجتم را برمیآورد.»
پس چقدر خدای مهربان در دسترس است، دعا بهترین امید را به انسان میدهد.
انسان، پس از دعا احساس میکند که دردهای درونیاش تخفیف یافته و سنگینی بار اندوه و فشارهای روحیاش سبکتر شده است.
انتهای خبر/
کد مطلب: 11693