همزمان با 25 اسفند ماه سالروز شهادت سردار شهید مهدی باکری و "روز شهردار"دکتر سید مرتضی سقائیاننژاد شهردار قم در مصاحبهای با روزنامه ایران از تجربه 20 ساله مدیریت در شهرداری 2 کلانشهر کشور و ساختار فعالیت شهرداریها سخن گفت.
روایت تجربه ۲۰ ساله سکانداری شهر
25 اسفند 1400 ساعت 20:52
همزمان با 25 اسفند ماه سالروز شهادت سردار شهید مهدی باکری و "روز شهردار"دکتر سید مرتضی سقائیاننژاد شهردار قم در مصاحبهای با روزنامه ایران از تجربه 20 ساله مدیریت در شهرداری 2 کلانشهر کشور و ساختار فعالیت شهرداریها سخن گفت.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فوری بیست و پنجم اسفندماه سالروز شهادت شهید مهدی باکری در تقویم کشورمان بهعنوان روز شهردار نامگذاری شده است. در شرایطی که بخش بزرگی از جمعیت کشور در شهرها زندگی میکنند، شهرداران بهعنوان سکاندار شهر، عنصری برجسته در مدیریت امور مردم محسوب میشوند. شهرداری بهعنوان یک سازمان اجتماعی بزرگ با مأموریتهایی گسترده و پیچیده و دایره بزرگ ذینفعان نیاز به مدیرانی دارد که مفهوم شهر را بهخوبی فهمیده و بتوانند تعادل مناسبی در منابع و نیازهای زندگی شهری ایجاد کنند.دکتر «سید مرتضی سقائیاننژاد اصفهانی» متولد بهمنماه ۱۳۳۱ و باتجربهای طولانی در حیطه مدیریت شهری، در حال حاضر پیشکسوتترین شهردار کشور محسوب میشود.
وی تجربیات مدیریتی خود را از سال ۱۳۶۱ و با ریاست دانشگاه اصفهان آغاز کرد و پس از یک دوره ادامه تحصیل در مقطع دکترای رشته مهندسی برق، ریاست دانشگاه صنعتی اصفهان به مدت هشت سال را به عهده گرفت.
«سقائیاننژاد» با انتخاب اعضای دومین دوره شورای شهر اصفهان در اردیبهشت سال ۱۳۸۲ بهعنوان شهردار اصفهان انتخاب شد و ۱۲ سال عهدهدار این مسئولیت بود. بلافاصله پس از اتمام دوره مسئولیت در اصفهان، وی در لباس شهردار قم فعالیتش را از سال ۱۳۹۴ آغاز کرد که تا امروز نیز ادامه دارد.
بهعنوان کسی که تجربه نزدیک به ۲۰ ساله در زمینه مدیریت شهری در کلانشهرهای کشور دارید، مهمترین چالش امروز شهرهای ایران را چه میدانید؟
رشد سریع فرآیند شهرنشینی در کشور از مسائل بسیار مهم است که باید نسبت به آن تحلیلهای علمی و اجرایی صورت بگیرد. شهرها امروزه کانونهای اصلی جمعیتی، اقتصادی و سیاسی هستند که در تمام ابعاد مختلف موفقیت و شکست آنها بر کلیت شرایط کشور اثرگذار است.
بهطورکلی پیامدهای رشد سریع شهرها در کشور را میتوان در چند بستر چالشهای فضایی، جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی و هویتی دستهبندی کرد. یکی از مسائل مهم در این زمینه بحران هویت است که به دلیل وجود اشکالاتی در سیاستگذاری و بهدنبال آن چالشهای اقتصادی شکلگرفته است. تبدیلشدن مسکن به کالا و گرم شدن بازار سوداگری زمین در کنار بیتوجهی به ساماندهی درآمدهای پایدار مدیریت شهری، موجب شده شهرهای بزرگ با طیف گستردهای از مشکلات اجتماعی و هویتی روبهرو شوند.
از نگاه کارکردی شهرداری کلانشهرهای کشور را تا چه حد موفق میدانید؟
امروزه شهرداریها در کشور از فعالترین عناصر هستند. ۳۷۵ وظیفه در شهرها متوجه شهرداریها است که کموبیش در حال اجرا بوده و بهنوعی پویایی در خدمترسانی حتی در سختترین شرایط هم در شهرها حفظشده است.
البته در این زمینه نواقصی هم وجود دارد که مهمترین مسئله، عرصه سیاستگذاری شهری است. این موضوع تا حدی در کشورهای درحالتوسعه، عام است چراکه قوانین و مقررات مدیریت شهری توسط دولتهای مرکزی پیریزی شده و تمرکزگرایی اجازه تفویض اختیارات لازم را نمیدهد. این در حالی است که ساماندهی بسیاری از امور نیاز به تفویض اختیار به شهرها دارد و نمیتوان از مرکز برای تمام موضوعات خرد و کلانشهرها تصمیم گرفت.
مسئله دیگر مدیریت واحد شهری است که همچنان موضوعی مغفول در اداره شهرها مانده است. یکپارچگی مدیریت شهری یکی از اساسیترین نیازهای امروز شهرها است. حیطه برنامهریزی هم باید یک پیوستگی کامل با مسئله مدیریت داشته باشد.
اگر بخواهیم مثالی بزنیم شاید مسئله بدن انسان یک مثال خوب محسوب شود چراکه آنهم مانند شهرها یک واحد ارگانیک است. همانطور که اگر در یک بدن دو قلب باشد فساد ایجاد میشود، در شهرها هم اگرچند مرکز مدیریت و برنامهریزی داشته باشیم، در بهبود کیفیت زندگی شهری بهجایی نخواهیم رسید.
واقعیت این است که امروز در شهرها ۲۵ ارگان فرمان میدهند. این یعنی آشفتگی، موازی کاری و هدر رفت سرمایه. مثالهای بسیاری هم وجود دارد. مانند موضوع ترافیک که ما در شهرداری طرح تهیه میکنیم اما جای دیگری تصویبشده و اعمال قانون را فرد دیگری باید انجام دهد. در مسئله زمین هم یک گرفتاری مشابه این وجود دارد. چند کمیسیون در حال حاضر برای مسئله زمین در شهرها تصمیم میگیرند ازجمله کمیسیون ماده ۵، ماده ۶۹ و … این چالشها اگر حل نشود هیچگاه مدیریت بهینه در شهرها نخواهیم داشت.
ضرورت موضوع مدیریت یکپارچه شهری در برهههای مختلف زمانی مطرح و بهنوعی پذیرفته هم شده چراکه در برنامههای توسعه قوانینی مربوط به آن وجود دارد. در برنامه سوم توسعه ماده ۱۳۶ به این موضوع تأکید کرده است. طبق این برنامه قرار بود ۲۳ وظیفه به شهرداریها واگذار شود تا وحدت مدیریتی در سطح شهر ایجاد شود اما در عمل این اتفاق نیفتاد.
در برنامه چهارم بند ب ماده ۱۳۷ به این موضوع تأکید کرد. در برنامه سوم مطرحشده بود که دولت میتواند این موضوع را واگذار کند اما در برنامه چهارم مطرح شد که دولت مکلف است این کار را انجام دهد اما بازهم اتفاقی نیفتاد. در برنامه پنجم هم ماده ۱۷۱ مطرح شد که باید اختیارات شهرها به خودشان واگذار شود.
به نظر میرسد انتظار برای تحقق این مسئله حیاتی در شهرها چشمانداز روشنی ندارد. اگر بخواهیم واقعبین باشیم باید بگوییم وقتی دولت گستردگی زیادی دارد، قاعدتاً اختیارات خود را واگذار نمیکند. شاید زمانی دولتها به این موضوع رضایت دهند که دچار مشکلات اساسی شده باشند که در آن صورت دیگر زمان ازدسترفته است.
با توجه به محدودیتهای قانونی و اقتصادی، کدام مسائل در داخل شهرداریها میتواند به حرکت موفق و خدمترسانی بهتر کمک کند؟
یکی از مهمترین مسائل برای شهرداریها مردمداری است. حکایت مردم و شهرداری حکایت آب و ماهی است. ما شهرها را از پول مردم اداره میکنیم پس باید هرروز و همیشه مراقب سرمایه اجتماعی و رضایت مردم باشیم. پاسخگویی شایسته به مردم، شفافیت و تکریم اربابرجوع از مقولات مهمی است که در این زمینه باید موردتوجه قرار بگیرد.
از مسائل مهم دیگر برنامهمحوری است که بهنوعی خط کش راه و معیار حرکت در مسیر صحیح محسوب میشود. از ابتدای حضورم در شهرداری اصفهان بهدنبال تدوین سند چشمانداز و تدوین برنامه راهبردی بودم. تا امروز در اصفهان ۵ برنامه راهبردی اجرایی شده است. سال ۹۴ که به قم آمدم، اولین گام را تدوین سند و برنامه راهبردی قرار دادم و اکنون دومین برنامه راهبردی در شهرداری قم در حال اجرا است. اگر ما برنامه راهبردی برای حرکت نداشته باشیم، چطور میتوانیم مسیر خود را رصد کرده و به اهداف مشخص برسیم؟ توجه به برنامهریزی راهبردی با حفظ اصل انعطافپذیری در برنامهها البته به مهارت و تخصص نیاز دارد که شهرداریها باید آن را در دپارتمانهای برنامهریزی خود ایجاد و حفظ کنند.
مسئله نادیده گرفتن عدالت اجتماعی یکی از انتقاداتی است که نسبت به برنامههای توسعه شهری در کشور مطرح میشود. در این زمینه در تجربه ۲۰ ساله خود چه موضوعاتی را مدنظر قرار داده و چقدر خود را موفق میدانید؟
ایجاد فرصت برابر برای تمام گروههای اجتماعی و اقشار یکی از ایدهآلهای مدیریت شهرها است. این موضوع در اعتقادات مذهبی ما هم بهعنوان یک اصل پذیرفتهشده و یکی از اهداف انقلاب اسلامی محسوب میشود.
در کلانشهرهای امروز هم اقلیتهای قومی بهعنوان عنصری پررنگ حضورداشته و گاهی تا ۵۰ درصد جمعیت شهری را تشکیل میدهند. همه این افراد این شایستگی را دارند که به امکانات شهری دسترسی داشته و زندگی باکیفیتی را تجربه کنند اما رسیدن به این ایدهآل در شرایط اقتصادی و مدیریتی امروز مسئله سادهای نیست.
اقداماتی مانند ساماندهی محلات حاشیهای، ساماندهی اراضی زیر دکل، جمعآوری ریلهای متروکه، ساماندهی بافت فرسوده و تاریخی، اجرای پروژههای عمرانی در مناطق کم برخوردار از موضوعاتی است که نیاز به حمایت دولتها دارد. در شرایطی که بسیار از منابع شهری ازجمله زمین در اختیار دولت است، نباید همه توقعات در بهبود کیفیت زندگی را از شهرداری رقم بزنیم.
از طرفی بسیار مهم است که در شهرها ارتباط مرکز و حومه و ارتباط مناطق مختلف شهری برقرار شود. افرادی که در حومه شهر زندگی میکنند، ممکن است احساس نادیده گرفته شدن داشته باشند و همینکه ازنظر فیزیکی دسترسی خوبی به دیگر نقاط ندارند، به محرومیت بیشتر از فرصتهای زندگی برای آنها دامن بزند. در این عرصه ما در قم پروژههای بزرگی مانند برقراری رینگهای شهری را در دستور کار قراردادیم که با صرف میلیاردها تومان هزینه و زحمت بسیار، ارتباط منطقی و خوبی میان مناطق شهری ایجاد کنند. ازجمله محور فردوسی که ۶ منطقه شهری را به یکدیگر متصل کرده و قدمی مثبت در این مسیر محسوب میشود.
طبق قوانین کشورمان، در بسیاری از موارد دولتها نقش بالادستی و تصمیمگیری در مسائل مختلف شهری دارند. شما این نقش را چقدر سازنده و چقدر تخریبگر میبینید؟
متخصصان یکی از دلایل شکنندگی سیستمها را این موضوع میدانند که کسانی از درون و بیرون برای آن تصمیم میگیرند که از تبعات این تصمیمها در امان هستند. یک مثال خوب در این زمینه همین ایجاد محدودیت در بافت تاریخی است. در شهر قم ۳۱۵ هکتار را قفل کرده و بهعنوان بافت تاریخی محدودیت در آن ایجاد کردهاند. این درحالی است که شهرداری در ارتباط مستقیم با مردم است و باید به تقاضاهایشان برای ساختوساز و تأمین نیازهای دیگر پاسخ دهد. در بسیاری از مسائل دیگر هم امر به همین منوال است. یعنی تصمیماتی گرفته میشود که بار اقتصادی و اجتماعی دارد. در تصمیمگیری دولت بهتنهایی عمل میکند اما تبعات اقتصادی و اجتماعی کاملاً به عهده مدیریت شهری است.
به نظر شما شرایط مدیریت شهرها چگونه باید تغییر کند تا چالشها برطرف شده و به شرایط ایدهآل زندگی شهری نزدیک شویم؟
ابتدا باید جایگاه شهرداریها را در این نظام مشخص کرد. آیا جایگاه شهرداریها این است که زیر نظر سازمان شهرداریها و دهیاریها باشد؟ شهرداریها در قانون یکنهاد مستقل، عمومی و غیردولتی توصیفشدهاند. چطور چنین نهادی میتواند زیر نظر یک سازمان دولتی باشد؟ چطور این سازمان دولتی میتواند از حقوق شهرداریها دفاع کند؟
امروز در کشور ۷۱ درصد مردم شهرنشین هستند اما شهرداریها یک معاونت یا وزارتخانه در دولت ندارند. برای ورزش یک وزارتخانه قرار میدهیم؛ محیطزیست یک معاونت ریاست جمهوری است اما شهرداریها جایگاهی ندارند. به همین خاطر است که در دولت و مجلس برای شهرداریها تصمیماتی میگیرند؛ درحالیکه هیچکس نیست تا از کیان شهرداریها دفاع کند.
مسئله مهم دیگر تحقق مدیریت یکپارچه شهری است. ارگانهای متعددی در شهرها دستور میدهند درحالیکه اگر قرار است مسئولیت امور شهر به عهده شهرداریها باشد، باید اختیار هم داشته باشد.
مسئله دیگر درآمدهای پایدار شهرداریها و اصلاح قانون شهرداریها است. اگر این چهار رکن انجام بپذیرد وضعیت شهرها میتواند بسیار خوب باشد. تازه اینجاست که آمایش سرزمین و برنامهریزی منطقهای اهمیت پیدا میکند چراکه وقتی ما یک شهر را آباد کردیم اما روستاهای اطراف محرومیت داشته باشند، مهاجرت دوباره شهر را دچار مشکل میکند.
تجربیاتی که شما در طول نزدیک به دو دهه مدیریت شهرداری دارید، بسیار گرانقیمت است؛ چقدر نسبت به انتقال این تجربیات و کادرسازی مقید هستید؟
در سالهای اخیر ۱۳ نفر از مجموعه شهرداری قم برای سطوح مختلف مدیریت کلان کشور انتخابشدهاند. همین موضوع نشاندهنده موفقیت نسبی یک سازمان در کادرسازی است. مسئله تربیت نیرو همیشه برای من موضوعی مهم بوده و تلاش کردم در مجموعه شهرداری هم این مسئله به یکروال تبدیل شود. ما نسل جوان مستعد و تحصیلکردهای در کشور داریم که میتوانند در سطوح مختلف مدیریتی خدمت کرده و قابلیتهای خود را نشان دهند. شهرداریها هم بهعنوان ارگانهایی پویا و چندوجهی، بستر بسیار خوبی برای تربیت نیروی انسانی محسوب میشوند که از این موقعیت باید بهره برد.
انتهای پیام/****
انتهای پیام/
کد مطلب: 7503